بررسی «موسیقی سیستان» توسط چهره های مطرح فرهنگی در گروه «آیکه» : پرده سوم

بخش سوم از گزیده نظرات مطرح شده در گروه آیکه پیرامون موسیقی سیستان
*****
- در همین راستا، جناب حمیدرضا آیتی، هنرمند پیشکوست سیستانیمان، کتابی را چاپ کرده اند شامل نت های سیستانی ترانه های سیستانی مخصوص سنتور. با عنوان"نوای کملک؛ کنکاشی در موسیقی فولکور سیستاناطلاعات بیشتر در لینک زیر:
http://royal-melody2.blogfa.com/post/123
-پرسش خوبی ست. در نوشته های بالاتر اندکی شکافتم.. من تقریبا با بیشتر آهنگسازان و اهالی موسیقی گفت و گو کرده ام.. به دلایل زیادی... یکی آهنگش خوب بود و خواننده اش کم توان..یکی خواننده اش خوب بود اما آهنگش سست . یکی حاطر نبود جز خودش با هیچ خواننده ی دیگری کار کند و برای هیچ کس آهنگ بسازد.. یکی فکر می کرد که من سر گنج نشسته ام و برای هر آهنگی که نمی دانم چه می سازد چندین میلیون تومان پول طلب می کرد..یکی بد قول بود و سال ها مرا الاف می کرد.. یکی دوست داشت هر دلی دلی اش را باید نشر و پخش کنم.. یکی از دستگاه خارج می خواند.. داستان موسیقی ما راز در راز است . گویا در سیستان ما کار جمعی بلد نیستیم.. یعنی هر دو نفر با هم درگیر هستند و جمع کردن چند نفر زیر یک سقف از توان من خارج شده است.. و باز هم بگویم.. ترجیح دادم که از خیر موسیقی بگذرم.. اگر روزی روزگاری جوانی پیدا شد و خواند من هم خوش حال می شوم اگر هم نخواند باز هم به صورت دکلمه نشر خواهم کرد...من کاره ای در موسیقی نیستم و هیچ کس را هم نمی توانم وادار کنم که ترانه بخواند و آهنگ بسازد ..کار من شعر و ترانه سرایی ست..اینقدر می سرایم تا دیگر کسی نگوید ما شعر و ترانه نداریم.. دنبال دلایل دیگری بگردد. اما من ناامید نیستم و از قضا بسیار هم امیدوارم..تردیدی ندارم که از میان همین جوانان کسی بر خواهد خواست و موسیقی ما را زیر و رو خواهد کرد..نفسی تازه به او خواهد بخشید و آبادش خواهد کرد..قحطالرجال که نیست اما چون من دورم و نوازنده و آهنگساز و خواننده ای همزمان در نزدیکی ام نیست از خیر این کارها گذشتم و ترجیح دادم که اگر هم روزی اینکار را بکنم از توان های موسیقی غربی بهره بگیرم..با باورهایی که خودم دارم ..یعنی غرب و شرق را به هم گره بزنم.. در اینجا دیگر شاید ما با چهره ای متفاوت تر از موسیقی روبرو شویم که حتی به تعریف بسیاری شاید دیگر نتوان آن را در گستره موسیقی سیستان بررسی کرد اما این فعلا از دستم بر می آید..مگر این که یکی از همین آهنگسازان آهنگی بسازد و از بنده هم شعری طلب کند..
- از طریق خرید اینترنتی امکان سفارش کتاب وجود دارد :
http://www.adinehbook.com/gp/product/9648672831
- درود بر همه. پیام جان، فقط ذکر خاطره می کنم، سواد موسیقی ندارم. ترانه های نظر و پسرش و دیگر پهلوانان سنّتی مان همه در یک سبک خوانده می شد و آن هم سیه به سینه نقل شده بود، مضامین شان هم جز یکی که ترانۀ «محمّدیا رسول الله» بود همه عاشقانه وسنّتی بود و نقل حماسی از نبرد قبایل با هم و یا نبرد سیستانی ها با نیرو های مرکز، مثل ترانۀ : « ای دورو دورو دورونه، جان سد الله خان- اکم کشته و تیرونه ، جانم سد الله خان»گرد آوری و بعضاً تهیّۀشان هم ب، همه با من بود. من از نظر می خواستم که برای هر بار که با او قرار می گذارم، ترانه های کهن سیستانی را پیدا کند و بیاورد که ضبط کنم. ترانه های شادروان سیت خان نارویی متفاوت بود، آن بزرگوار بیشتر ترانه های عرفانی می خواند و ترانه هایی که یادگار های خوب هنری ما بودند، مثل ترانه ای که ابیاتش به ترتیب با حروف الفبا آغاز می شد و متفاوت با گونۀ پارسی معیارش و این طوری شروع می شد: «ای به بالا چون صنو بر ای به رخ جون میم و ه »، الا آخر. یا ترانه ای در بارۀ حضرت یوسف. ترانه های عیسی گرگی برخی شان از دو نظر متفاوت بود با آنچه همان زمان می خواندند، آن شادروان برخی آییکه ها را ، با صدای بسیار زیبا و رسایی که در بالای صد سالگی داشت، به ریتم خواننده های اپرا می خواند، شبیه خواندگری تاجیک ها. تفاوت دیگر ترانه های زنده یاد عیسی گرگی ، در ابیات ترانه ها بود که من اشعار سر تراشک ایشان را ّبه عنوان نمونه، در «واژه نامۀ سکزی» آورده ام. مرحومان غلام حسین و صابر گرگ، ترانه های طنز و مرتبط با روداد های اجتماعی می خواندند و سرایندۀ برخی از اشعار شان هم خود شان بودند، مثل « ای نینّی و ای نینّی» یا ترانۀ
:« امسال ملخ فراوونه، ذوخی یو و ریگستونه» . مرحوم شریف که روانش شاد باد، نخستین کسی بود که روی آهنگ های رایج آن روز ایرانی یا تهرانی ترانۀ با گویش سیستانی خواند و بر عکس آنچه پس از در گذشت شان گفته می شود، بین شنونده های سنّت گرای سیستانی که اکثریّت مطلق جامعه هم بودند، مورد نقد بود. شاد روان علی شهری نخستین کسی بود که 2 ترانۀ سیستانی را با ارکستر ساز های ملّی اجرا کرد و تهیّه کنندۀ آن دو ترانه هم من بودم، هر ترانه به مدّت حدوداً 15 دقیقه و هر دو را در نوار ریل دارم. این دو ترانه عبارت بود از :1 - ای وا نگارا. 2 - سُختی جانم. در این باره خاطره ای از پس از نخستین پخش ای وا نگارا دارم که وقت تان را با آن نمی گیرم. پس از زنده یاد شهری و به فاصلۀ بسیار، جناب احمد گلیانی و با صدای آقای ذو الفقاری، سه ترانۀ سیستانی را با ار کستر ساز های ملّی اجرا کرد که خیلی پخته تر از کار شادروان علی شهری در آمد.
- یک،بحث هست درمورد ریتم.شناسی که باید محققین ما بهش بچسبن،مثلا درموسیقی شمال از ریتم6*8 باسرعت بالا استفاده میشه موسیقی تهران،یا شیراز6*8 آرام،یا در موسیقی کرد ریتمهای2*4.ودر سیستان از ریتم لنگ،البته اقای رودینی خودشون متخصص هستن دراین زمینه.باید بتونیم این مهم رو اثبات کنیم که ریتم،لنگ مربوط به منطقه ما میباشد،مشاهده میفرمایید که بعنوان مثال یانی چقدر از این نوع ریتم استفاده میکنه،باید اثبات کنیم که این نوع ریتم برای اولین بار از سیستان منشاء گرفته،مثلا موکه مه کنجکه تونو،که شعرهای ما با این نوع ریتم،روایت یک داستان واقعی رو داشته.
- و در پایان بگویم که رباب نواز های سیستان، بدون وضو رباب را بر نمی داشتند و مرحوم قادری در خواجه احمد به این امر بسیار مقیّد بود، هر چند که در سالهای پایانی زندگی هر گز رباب ننواخت و می گفت سوگند خورده ام ونمی نوازم، با این که آن بزرگوار را بهترین رباب نواز هم می شناختند. و دیگر این که رباب ساز بزرگان وخوانین بود و جناب قادری یکی از این بزرگان بود.
- گمان می کنم که شاید زمان آن رسیده باشد که فرهنگ ما شهامت پوزش خواهی از بسیاری از هنرمندان موسیقی را پیدا کرده باشد. ختی اگر هیچکس هم حاطر به پوزشخواهی نشود من در پیشگاه هنر از بسیاری از این هنرمندانی که در دوره ی خودشان با ناپسند ترین شیوه از بخشی از جامعه ترد می شدند پوزش می خواهم . .. هنرمندانی که تا دیروز به فرمایش جواد محمدی خمک چنین سرنوشت تلخی داشتند. سرنوشتی که پدران ما و فرهنگ ما بر سرشان آوار کرده است.. من می خواهم نخستین کسی باشم که از این بزرگواران پوزش می خواهد. پس.به جای تمامی فرهنگ من منش و نازیبای خویش از هنرمندانی که با زشت ترین و توهین آمیز ترین رفتارها از دیرباز تا کنون روبرو بودند و هستند پوزش می خواهم .هر چند چندین بار نیز در خانه ی خویش از خبیب الله خواستم اما اینبار آشکار خواهم خواست..همان هایی که در زندگی روزانه ما به آنان توهین می شد و می شود و می شود اما هنگام صله بخشیدن و پز فرهنگی دادن و غنیمت فرهنگی بخش کردن با افتخار نامشان را ذکر می کنیم...
- قبلا هم اشاره ای کردم از نگاه دوستان پنهان ماند و کسی نظر نداد....در گردهمایی های ماهانه سیستان و بلوچستان که هرازگاهی در تهران به همت آقای مزاری و معین برگذار میشد. گروه موسیقی فرخی برنامه اجرا کرد استقبال هم شد دستشان هم درد نکند. اما آقای حبیب الله آتشگر هم با ساز و آواز خودش همه را به وجد آورد و خیلی ها پسندیدند. با اینکه ترانه ها و فرم بیان لهجه سیستانی نبود. اما ملودی ها خاص همان منطقه سیستان ما و زابلستان بود. بوی فرهنگ ما را میدهد. پیشنهاد من این بود که: بود دوستان علاقه مند از آنجا شروع کند و با نوآوری با استفاده از همان ملودی ها آهنگهای جدید خلق کنند با ترانه های اصیل سیستانی. شروع خوبی خواهد بود و ماندگار. احساس من این است
- با سلام . چنانچه دکتر شیخ نژاد هم اشاره کردند در یکی از اجراهای موسیقی گروه فرخی که با گروه حبیب الله تلفیق شد و از امکان دهل وساز و شمشیر بازی استفاده شد و جناب اسحاقی ترانه نه نه مه کنجکه تونو را خواندند برج میلاد منفجر شد و فیلم این صحنه کماکان دست به دست در گردش هست .
همبستگی و همدلی در این بخش خیلی نمود داره . در آن برنامه خیلی از عزیزان دیگر در صحنه نبودند همچون جناب ذوالفقاری ، جناب گلیانی ، جناب میری ، جناب بابک شهرکی و بسیاری دیگر هنرمندان این بخش .
- باسلام و درود به همه دوستان و هنرمندان عزیز این بنده حقیر تخصصی در زبان و گویش سیستانی ندارم ولی از مباحثی که شد و دغدغه های پیام سیستانی عزیز و جناب میری و کلیه اساتیدی که بحث کردن نهایت استفاده رو کردم همه با تموم حرفهایشان نشان دادن که زنده اند و قلبشان برای سیستان و موسیقی این مرزو بوم میتپد ولی چون از هم دور هستیم ...خیلی زبان یکدیگر را راحت نمیفهمیم ....از جناب پیام سیستانی عزیز بابت سعه صدرشان تشکر میکنم از استاد رودینی گرانقدر بابت بحث های تخصیصی و علمیشان و همچنین جناب میری بزرگوار که سالیان سال گرد دوری از این استان را به جان خریدن و با کوله باری از تجربه در زمینه تنظیم و کار ضبط و استودیو در اینکار همچنان دلسوز موسیقی این استان هستن ....زبان و سخن همه یک چیز بود ولی چه بهتر که دست دردست هم موسیقی این مرزو بوم را به جهان معرفی کنیم ....جناب میری با توجه به شناختی که از شما بزرگواردارم با کمی سعه صدر و در کنار هم مطمین کارهای فاخری را انجام خواهیم داد و انتقاد سازنده نقطه شروع این حرکت است ....البته از سالها تجربه شما و کارهای زیبایی که در مراکز استانها انجام دادین همه ما آگاهیم پس با کوله باری از تجربه جنابعالی و در کنار هم میتوان روزهای روشنی را برای موسیقی استان رقم زد ....
- به عنوان عضو اجرایی انجمن فرهنگی هرآنچه را طی برنامه هایی که بعضا در خانه هنرمندان برگزارشده و هنرمندان مطرح کشور در صحنه حاضر شدند برخی را عرض کنم .
صدای ایران استاد شجریان در هفته فرهنگی سال 90 برنامه هنر موسیقی استان را ستود .
جناب بهزاد فراهانی گفتند این هنر جایگاه داره و بایستی به مردم معرفی بشه ، باید کمک کرد .
چندین گروه مستند ساز تلویزیون از صحنه های اجرا در خانه هنرمندان فیلم تهیه کردند و خیلی از همشهریان در جاهای دیگر دیده اند که به مناسبت هایی از این تصاویر استفاده شده .
- این توضیح روهم.بدم،این.سبک را تاحالا هیچ یک،از گویشها انجام ندادن،در موسیقی پارسی هم چندی پیش جوانی که در خارج،از ایران هست،با ترکیب سازهای،تبلا(تبل هندی-سه تار،گیتار)اینکارو کردن،
ترکیب بندی.سازهای ما یکم .گسترده تر شده از قبیل(تمبک،گیتار کلاسیک،عود،کاخان،ویلون،قیچک،سنتور،رباب،تبلا،گیتار بیس،)میباشد،
- حقیر با حبیب الله که در حاضر برخی کاستی های میدان هنر را پرمیکنند راحتم و چیزهایی را اشاره می کنم .
در بخش سه چاپی ما یک حرکت زیبا داریم که در اجرای سه چاپی گروهی دیده نمی شود چون خودم این بخش را مسلط هستم موضوع را به استاد منتقل و قرار شده اصلاح کنند.
دوم این که از استاد حبیب درخواست کردم زمانی که ساز نواخته می شود بایستی اواز لیکو تداخل داشته باشد و سعی شود که ترانه های رایج ما کمافی السابق نواخته شود که دل نشین هست و چیزی به نام لب کارون محلی از اعراب ندارد و قبول کردند .
خدمت استاد عرض کردم وقتی ساز نواخته می شود کمتر از زبان استفاده شود و گردش صدای ساز حتما با سر انگشت باشد .
از استاد حبیب الله خواهش کردم که از دهل های استاندارد و متوسط استفاده کنند .
حقیر در کار استاد حبیب الله شاید دخالت کرده باشم اما ایشان با ایروی باز و با خنده این نکات را مد نظر قرار داد .
هربار که ایشان در تهران اجرا داشته با عنایت به ذائقه مردم از استاد خواستم لیلی ها و ترانه لبکی اجرا کند این اجرا شد ، کار اوج گرفت و مردم راضی و خشنود و فخر به هنر سیستان مان .
- دوستان بر ان سر هستم تا اگر زمان یاری مان دهد جایزه ای را برای بهترین تک ترانه ها و آلوم های سیستانی پایه گذاری کنیم . امید که روزنه ای باشد برای دلخوشی ها و شادی های ما.شاید راهی و گامی باشد برای به تپش وا داشتن نبض موسیقی این دیار.../ پیام سیستانی
- خداراشکربابت این لحظات که به برکت این فضای مجازی ونت و...امروزشاهدم که بزرگان وفرهیختگان سرزمینم گردهم هستندوبسیارخرسندم ازاینکه جمع شماخوبان هنرمندگردهم هست از اقایان موسیقیدان (اقایان میری.ابیل.اسحاقی.شیخ نژاد.خمک.صوفی.پیام.حسینی. و...)دوستان این جمع راغنیمت بدانیم هم شاعر وهم ترانه سرا.هم اهنگسازوتنظیم کننده.هم خواننده و...خیلی خیلی خوبه. پیشنهادبنده این است که یک تیم وگروهی مشخص شوندواین امررامدیریت کنندمثلا شرکت تعاونی هنرموسیقی و...بعنوان یک روزنامه نگارومعلم عرض میکنم :این شرایط راهمگی دریابیم.برقرارباشید
- از جناب محمدرضا هدایتی هم که در این گروه حضور دارن انتظار داریم پس از نشر آهنگ سیستانی "خواب شیرین" که اجرای زیبایی هم داشت، آهنگی در سبک آهنگ های فارسی hit شون هم ارائه بدن (مثه آهنگ های زیبای از تو دلگیرم، ماه می خنده...) مطمئنا در فضای موسیقی سیستانی هم شماره یک خواهد شد
- ببینید دوستان من سال ها پیش چند نوشته در باره خودسانسوری سیستانی ها نوشته ام..سیستانی ها از خودسانسور ترین اقوام ایرانی هستند.. بسیاری از این حذف ها هرگز در بخشنا مه های دولتی نیامده است..من خطوط قرمز را می دانم اما در صدا و سیمای ما سلیقه ها حرف نخست را می زنند.اگر تهیه کننده ای خوشش آمد پخش می کند و اگر نیامد نه..اگر مدیری خوشش بیاید پخش می کند و اگر نیاید نه.. مثالی می زنم .فرض کنیم که من کلیپی با بازیگری زنی و یا دختری برای شعرهایم بسازم ... اینها پخش نمی کنند اما همان کلیپ در استان گیلان / لرستان و کردستان و مازندران و آذربایجان پخش می شود ؟ چرا ؟ این بیشتر به خودسانسوری دوستان سیستانی ما مربوط می شود...
- با توجه به مجموعه سخنان بسیاری از دوستان موسیقی سیستان را شاید بتوان در چند بخش دسته بندی کرد. این دسته بندی شاید کامل نباشد اما ما را به شناختی نسبی می رساند.
۱ - موسیقی ای که درست یا نادرست آن را موسیقی مقامی می نامند و از دیرباز در این سرزمین جاری بوده است. نمایندگان این گونه موسیقی هنرمندان مشخصی هستند . نظرحان مسیان - آرچنگ - مالکی و.. حبیب الله را شاید بتوان نمایندگان این گونه موسیقی بشمار آورد
۲ - گونه ای از موسیقی که با شریف آغاز می شود و با علی شهری و احمد نخعی پی گرفته می شود و تا امروز هم ادامه دارد .
۳ - موسیقی پاپ
۴- موسیقی سنتی که با آلبوم اوشیدا آغاز شده است.
۵ - سرود خوانی که بیشتر تولیداتی برای مناسبت ها ی خاصی با سفارش صدا و سیما است.
۶ - موسیقی تلفیقی که در پی آن است تا سنت را با مدرنیزم گره بزند و شکل تازه ای و گونه ای نو از موسیقی را به مرد بشناساند.
باید چشم براه آینده بود تا ببینیم که آیا کدامیک از این گونه ها بر فرهنگ موسیقی ما چیره خواهد شد و رهروانی پیدا خواهد کرد
توضیح لوگو: نقشمایهٔ یکی از ظروف سفالین مکشوفه در شهر سوخته سیستان (هزارهٔ سوم پیش از میلاد).